سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود [امام علی علیه السلام]
آیین جوانمردان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» احسان شواهنه


   









فرمانده قسامی شهید احسان شواهنه
گردان های قسام از غزه تا نابلس کوه آتش و از شمال تا جنوب فلسطین همچنان شهید تقدیم راه آزادی فلسطین می کنند، فرماندهان و مبارزان این گردانها با ارزش ترین چیزی را که در اختیار دارند در راه عزت این امت و سربلندی آن فدا می کنند. آری امروز نیز گردان های شهید عزالدین قسام فرمانده شهید احسان نعیم حسن شواهنه (28 ساله) از نابلس را برای ملاقات با حوریان بهشتی بدرقه می کند. کلمات از توصیف عظمت و شکوه مقام شامخ این شهیدان عاجز است، عظمت آنهایی که با خون خود درخت وطن را آبیاری و یاد و خاطره صحابه رسول الله صلی الله علیه و سلم را زنده کردند. این شهیدان زندگی، وقت و آسایش خود را برای خدمت به دعوت و وطن خود در طبق اخلاص گذاشتند و با فداکاری و جانفشانی خود گل سرسبد خدمت به این دین شدند.
لحظه دیدار
دقیقاً در ساعت شش و نیم صبح روز دوشنبه 13/12/2004 دلاور منتظر ما به دیدار حوریان بهشتی شتافت. یکی از یگان های ویژه رژیم صهیونیستی فرمانده شهید احسان نعیم شواهنه مهندس ششم گردان های قسام و فرمانده این گردان ها در شمال کرانه باختری را که پس از یک سال تلاش بی شائبه برای دستگیری وی، پیدا کردند. این فرمانده قسامی سوگند خورده بود که دیگر به زندان های صهیونیست ها که هفت سال را در آنها گذرانده بود باز نگردد.
چندین دستگاه جیپ نظامی صهیونیست ها در تاریکی شب و در ساعت یازده و نیم به خیابان الارصاد به جبل شمالی شهر نابلس ریختند و یکی از ساختمان های مسکونی را در آن محله محاصره کردند. نظامیان صهیونیست از ساکنان آن خواستند که خارج شوند تا آن را بازرسی کنند. صهیونیست ها اطلاعاتی به دست آورده بودند مبنی بر اینکه مجاهد قسامی احسان شواهنه در آن ساختمان حضور دارد. تلاش ارتش اشغالگر برای پرهیز از درگیری مسلحانه با احسان و تسلیم وی به نیروهایش شکست خورد، آنان به شدت طبقه چهارم ساختمان مذکور را که احسان در آن کمین کرده بود، گلوله باران کردند و احسان نیز به آنها پاسخ داد. شهید احسان سپس به سمت ایوان منزل مذکور رفت و تیراندازی را قطع کرد تا نفسی تازه کند. سربازان صهیونیست گمان کردند که وی پس از اندیشه درباره عاقبت بد این کار از درگیری دست کشیده است. سربازان مسلح مخفیگاه مهندس قسامی احسان شواهنه را محاصره کردند. چشمان احسان تمام حرکات آنها را زیر نظر داشت و در حالی که چهره دوستان شهیدش را یکی یکی از خاطر می گذراند روح او برای پرواز به ملکوت پرپر می زد.
فرمانده یگان ویژه صهیونیست ها به همراه گروهی از سربازانش وارد ساختمان شدند و با چشمان خود اطراف را جستجو می کردند. احسان نیز سلاح خود را آماده نگاه داشته بود. به محضی که آنها را دید سیل گلوله های خود را به سوی آنها روانه ساخت و در جلوی دیدگانشان لاشه فرمانده شان را بر زمین انداخت. تیراندازی بین دو طرف بیش از یک ساعت به طول انجامید و صهیونیست ها خواستار اعزام نیروی بیشتری شدند. در حالی که احسان در سه نقطه بدنش جراحاتی برداشته بود سه تن از سربازان را زخمی کرد تا اینکه یکی از سربازان تیری را به گونه راست وی شلیک کرد و احسان شادمان از اینکه دیگر به زندان باز نمی گردد به ملکوت اعلا پرواز کرد.
احسان و جماعت اخوان
احسان نعیم حسن شواهنه در تاریخ 21/2/1977 در روستای کفر ثلث واقع در شرق قلقیلیا در کرانه باختری به دنیا آمد. هشت خواهر و برادر داشت. وی پسر بزرگ و فرزند دوم خانواده بود. اخلاق و تربیت سالم ویژگی خانواده وی محسوب می شد. پدر و مادرش او را با مسجد شهرک القدیم آشنا کردند. احسان یا ابو الفدا المقدسی ـ که دوست داشت به خاطر تبرک نام شهید محی الدین شریف او را به این نام بخوانند ـ از چشمه زلال اسلام سیراب گشت و پیش از آنکه کلاس دهم را به پایان برساند از جمله اولین جوانانی بود که در شهرک خود به جماعت اخوان المسلمین پیوست.
این شهید مقطع ابتدایی و راهنمایی خود را در دبیرستان کفر ثلث و مقطع دبیرستان را در رشته علوم و فنون مدرسه عزون گذراند. وی در دوران تحصیل بسیار کوشا و از دانش آموزان موفق مدرسه خود به حساب می آمد.
وی پس از کسب معدل 5/86 در رشته خود به دانشگاه ملی النجاح در شهر نابلس وارد و در دانشکده مهندسی این دانشگاه مشغول به تحصیل شد، دانشکده ای که دوستانش همچون حنبلی، عدوان، صلاح الدین مؤید، ثابت و ابوحجله در آن تحصیل می کردند.
در جمع اعضای انجمن اسلامی
طبیعی بود که احسان از همان روزهای اول ورود به این دانشگاه به عضویت انجمن اسلامی آن درآید و زیر نظر منذر مشاقی رئیس این انجمن در سال 1995 به فعالیت بپردازد. وی در زمینه خدمت به دانشجویان سربازی فداکار و ایثارگر به حساب می آمد. پس از آنکه برادران دینی او به تعهد، اخلاص و هوش سرشار او پی بردند او را برای عضویت شورای وحدت دانشجویی نامزد کردند. شورایی که اسیر مجاهد محمد صبحه در سال (1998ـ 1997) ریاست کمیته اجتماعی آن را برعهده داشت. در حین فعالیت در این انجمن و شورای دانشجویی مجالی یافت که با بهترین اعضای این انجمن از جمله همرزمان قسامی خود محمد حنبلی و شهید قسامی قیس عدوان آشنا شود. جای تعجب نداشت که در وصیتنامه خود خواسته بود در پوستر شهادتش عکس های شهید جنبلی و العدوان نیز چاپ گردد.
قال یا رب السجن احب الی
زندان تاوانی است که شریفان امت باید آن را بپردازند و ...نصیب مهندس احسان از این سهم قسامی بیش از هفت سال اسارت در پنج مرحله بود. با این وجود فرمانده قسامی احسان شواهنه اتاق بازجویی را به مرکز شکنجه روحی بازجویان تبدیل کرده بود و آنها را همان طوری که به این اتاق وارد می شدند، دست خالی باز می گرداند تا جایی که در یکی از مراحل بازجویی، بازجو به او التماس کرد که اعتراف کند!! اما احسان حتی یک کلمه به زبان نیاورد تا مبادا به مقاومت آسیبی برسد. شعار وی در این مراحل سخن حق تعالی به زبان مریم علیها السلام بود : من برای خداوند رحمان نذر کرده ام که روزه بگیرم و با احدی سخن نگویم
بر روی درهای یکی از بازداشتگاه هایی که شاهد دلاوری او بود، نوشت:اعتراف خیانت بزرگی است
این شهید برای اولین بار در سال 1995 زمانی که سال اول دانشگاه بود به خاطر فعالیت در انجمن اسلامی به دست هموطنان خود در تشکیلات خودگردان بازداشت و به زندان جنید منتقل شد. دشمن صهیونیستی پس از این بازداشت از فعالیت های وی آگاه گردید و او را در سال 1997 به همراه محمد صبحه رئیس سابق شورای دانشجویی بازداشت کرد. وی کمتر از یک ماه را در بازداشت گذراند و سپس آزاد شد. صهیونیست ها بار دیگر او را در تاریخ 9/9/1999 به اتهام عضویت در انجمن اسلامی و فعالیت در اتحادیه دانشجویی بازداشت کردند و نه ماه در زندان مجد زندانی کردند. این مجاهد قهرمان در این مرحله نیز در اواسط سال 2000 بدون اینکه اعتراف کند، آزاد شد. یکی از بازجوها پس از اینکه در گرفتن اعتراف از او عاجز شده بود به وی گفته بود:چه کسی به تو گفته است که ما از تو می خواهیم اعتراف کنی؟!! تو و قیس و حنبلی همه از یک میزان عقل برخوردار هستید، همه شما در نزد یک معلم درس خوانده اید. بعد از بازجویی یک یا دو ماه بازداشت می شوید و سپس آزاد می گردید پس از آن موشکی از آسمان بر سرت فرود می آید و ما از دست تو رهایی می یابیم.
با این وجود آزادی وی از زندان زیاد طول نکشید ودر سال 2001 بار دیگر دستگیر و به مدت نه ماه بازداشت شد. شهید احسان پس از آنکه فعالیت های نظامی خود را آغاز کرد و در این زمینه زبانزد شد به سبب ارتباط با محمد الحنبلی مهندس پنجم گردان های قسام دوباره برای دو ماه تحت بازجویی قرار گرفت، وی در راه دفاع از گردان های قسام انواع شکنجه ها را تحمل می کرد و در خلال این بازجویی به مرکز بازجویی سری صهیونیست ها منتقل گردید و در آن با انواع ابزار ممنوعه تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت اما احسان از این مرحله نیز سربلند بیرون آمد و بر احسان خود افزود.
دوستان هم سلولی شهید احسان شواهنه می گویند با وجودی که مسئولیت اداره بند و نماینده اسیران را در آن بر عهده داشت، اما از قاریان برجسته محسوب می شد و روزانه دوازده ساعت قرآن می خواند. به زبان عبری به ویژه زبان الایدش که از اصلی ترین زبان های عبری به شمار می رود و در بین یهودیان بسیار کم به آن تسلط دارند به خوبی صحبت می کرد. کسانی که در زندان با او بودند می گویند که در داخل زندان در زمینه عبادت به هیچ وجه سهل انگاری نمی کرد.
مهندس گردان های قسام
نمی توان گفت که مجاهد قسامی احسان شواهنه در چه تاریخی به گردان های قسام پیوسته است، اما همه کسانی که احسان را از نزدیک می شناختند بر این اتفاق نظر دارند که دوستی وی با شهید مهندس محمد حنبلی و فعالیت وی در انجمن اسلامی و نیاز گردان ها به تلاش ها و ابداعات شواهنه موجب شد که از طریق مهندس محمد حنبلی در روزهای اولیه انتفاضه الاقصی به جمع اعضای این گردان ها بپیوندد. نظامیان صهیونیست در یازدهمین ماه سال 2003 وی را به اتهام همکاری و ارتباط با مهندس محمد حنبلی بار دیگر بازداشت کردند و به مدت یازده ماه زندانی بود و پس از اینکه اتهامات وارده به وی ثابت نگردید، آزاد شد.
پس از حملات پیاپی صهیونیست ها به گردان های قسام در شمال کرانه باختری و شهادت فرمانده و دوست همرزمش مهندس محمد حنبلی در تاریخ 5/9/2003 احسان به جانشینی وی برگزیده شد تا دوباره به این گردان ها سر و سامان دهد. نظامیان صهیونیست از آن زمان به بعد وی را در لیست ترور خود قرار دادند. پس از آنکه یکی از افراد تیم شهید احسان شواهنه به نام طلال ابو عصبه به هنگام حمل دو کمربند انفجاری در مارس 2004 که برای انجام عملیات شهادت طلبانه دو منظوره می رفت، شناسایی شد، اشغالگران رد پای وی را در ابتکارات قسامی مشاهده کردند. نظامیان صهیونیست پس از یافتن یک کمربند انفجاری در خودرویی تجاری در روزهای اول ماه جاری در ایست بازرسی حواره که هفت کیلو وزن داشت و به دست احسان ساخته شده بود تا در سزمین های اشغالی توسط یکی از شهادت طلبان منفجر گردد وی را به مشارکت در چندین عملیات تیراندازی به سوی اشغالگران و انهدام یک دستگاه جیپ نظامی در مرکز شهر نابلس متهم کردند و فعالیت های خود را برای یافتن او افزایش دادند. آنها برای اینکه اثری از احسان را پیدا کنند و به آزمایشگاه او دست یابند، جاسوسان خود را بیشتر کردند تا آنکه رد پای او را در خیابان الارصاد در جبل الشمالی شهر نابلس یافتند و این شهید دلاور پس از درگیری طولانی در حالی که این چند بیت را تکرار می کرد به لقاء الله پیوست:
ای برادران من اندوهگین مباشید چرا که من شهید درد و رنجم، عمر ما محدود است و دیدار ما در بهشت خواهد بود. چقدر خوشحالم که به آرزویم رسیده ام و امروز دیگر غریب نیستم، با پروردگار خود و با محمد و اصحابش دیدار می کنم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 4:5 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

احسان شواهنه
عمر الهیمونی
کلیات تاریخچه فلسطین
مردم غزه
هفتاد و دو گل صحرای کربلا
مهدی
گریه بر حسین علیه السلام
دانلود چند کتاب مفید مذهبی
حضرت فاطمه
روز عاشورا
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب
کر بلا
زندگینامه دکتر محمود احمدی نژاد
بهشت خدا کجاست...؟؟؟
فاطمه، بهشت پیامبر
[همه عناوین(34)]

>> بازدید امروز: 80
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 26154
» درباره من

آیین جوانمردان

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آیین جوانمردان
exchange55
صدفی برای مروارید
آیین جوانمردان
آیین دانایان
آیین جوانمردان
آیین جوانمردان
آیین جوانمردان
ایین جوانمردان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب