این شعر از کتاب"یک ماه خون گرفته،هفتاد و دو ستاره" سروده شاعر توانای آستان اهل بیت، جناب آقای غلامرضا سازگار است که به همت جناب آقای حسین فتحی تهیه و تنظیم گردیده است.
هفتاد و دو گل صحرای کربلا
مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست
ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا به هر ورق که زدم تیغ آیه ها پیداست
بنی اسد متحیر اِستاده اند همه سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست
نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست
زکوفه اشک فشان یک سوار می آید به نینوای وجودش نوای یا ابتاست
گشوده لب که الا ای موالیان حسین مرا شناخت بر این لاله های باغ خداست
کنار هم بدن قطعه قطعه ی انصار حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست
کنار علقمه افتاده پیکری بی دست که چشم تشنه لبان از خجالتش دریاست
به اشک دیده بشویید زخم هایش را که حافظ حرم و میر لشکر و سقاست
به قلب معرکه خون می دمد زگودالی که در میانه ی آن جسم یوسف زهراست
به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ برهنه پیکر صد چاک سید الشهداست
میان این شهدا گشته قطعه قطعه تنی که یاس سرخ حسین است و لاله ی لیلاست