سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم چیزى از کار دین را براى بهبود دنیاى خود وانگذارد جز آنکه خدا چیزى را که زیانش از آن بیشتر است پیشاپیش آنان آرد . [نهج البلاغه]
آیین جوانمردان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» احسان شواهنه


   









فرمانده قسامی شهید احسان شواهنه
گردان های قسام از غزه تا نابلس کوه آتش و از شمال تا جنوب فلسطین همچنان شهید تقدیم راه آزادی فلسطین می کنند، فرماندهان و مبارزان این گردانها با ارزش ترین چیزی را که در اختیار دارند در راه عزت این امت و سربلندی آن فدا می کنند. آری امروز نیز گردان های شهید عزالدین قسام فرمانده شهید احسان نعیم حسن شواهنه (28 ساله) از نابلس را برای ملاقات با حوریان بهشتی بدرقه می کند. کلمات از توصیف عظمت و شکوه مقام شامخ این شهیدان عاجز است، عظمت آنهایی که با خون خود درخت وطن را آبیاری و یاد و خاطره صحابه رسول الله صلی الله علیه و سلم را زنده کردند. این شهیدان زندگی، وقت و آسایش خود را برای خدمت به دعوت و وطن خود در طبق اخلاص گذاشتند و با فداکاری و جانفشانی خود گل سرسبد خدمت به این دین شدند.
لحظه دیدار
دقیقاً در ساعت شش و نیم صبح روز دوشنبه 13/12/2004 دلاور منتظر ما به دیدار حوریان بهشتی شتافت. یکی از یگان های ویژه رژیم صهیونیستی فرمانده شهید احسان نعیم شواهنه مهندس ششم گردان های قسام و فرمانده این گردان ها در شمال کرانه باختری را که پس از یک سال تلاش بی شائبه برای دستگیری وی، پیدا کردند. این فرمانده قسامی سوگند خورده بود که دیگر به زندان های صهیونیست ها که هفت سال را در آنها گذرانده بود باز نگردد.
چندین دستگاه جیپ نظامی صهیونیست ها در تاریکی شب و در ساعت یازده و نیم به خیابان الارصاد به جبل شمالی شهر نابلس ریختند و یکی از ساختمان های مسکونی را در آن محله محاصره کردند. نظامیان صهیونیست از ساکنان آن خواستند که خارج شوند تا آن را بازرسی کنند. صهیونیست ها اطلاعاتی به دست آورده بودند مبنی بر اینکه مجاهد قسامی احسان شواهنه در آن ساختمان حضور دارد. تلاش ارتش اشغالگر برای پرهیز از درگیری مسلحانه با احسان و تسلیم وی به نیروهایش شکست خورد، آنان به شدت طبقه چهارم ساختمان مذکور را که احسان در آن کمین کرده بود، گلوله باران کردند و احسان نیز به آنها پاسخ داد. شهید احسان سپس به سمت ایوان منزل مذکور رفت و تیراندازی را قطع کرد تا نفسی تازه کند. سربازان صهیونیست گمان کردند که وی پس از اندیشه درباره عاقبت بد این کار از درگیری دست کشیده است. سربازان مسلح مخفیگاه مهندس قسامی احسان شواهنه را محاصره کردند. چشمان احسان تمام حرکات آنها را زیر نظر داشت و در حالی که چهره دوستان شهیدش را یکی یکی از خاطر می گذراند روح او برای پرواز به ملکوت پرپر می زد.
فرمانده یگان ویژه صهیونیست ها به همراه گروهی از سربازانش وارد ساختمان شدند و با چشمان خود اطراف را جستجو می کردند. احسان نیز سلاح خود را آماده نگاه داشته بود. به محضی که آنها را دید سیل گلوله های خود را به سوی آنها روانه ساخت و در جلوی دیدگانشان لاشه فرمانده شان را بر زمین انداخت. تیراندازی بین دو طرف بیش از یک ساعت به طول انجامید و صهیونیست ها خواستار اعزام نیروی بیشتری شدند. در حالی که احسان در سه نقطه بدنش جراحاتی برداشته بود سه تن از سربازان را زخمی کرد تا اینکه یکی از سربازان تیری را به گونه راست وی شلیک کرد و احسان شادمان از اینکه دیگر به زندان باز نمی گردد به ملکوت اعلا پرواز کرد.
احسان و جماعت اخوان
احسان نعیم حسن شواهنه در تاریخ 21/2/1977 در روستای کفر ثلث واقع در شرق قلقیلیا در کرانه باختری به دنیا آمد. هشت خواهر و برادر داشت. وی پسر بزرگ و فرزند دوم خانواده بود. اخلاق و تربیت سالم ویژگی خانواده وی محسوب می شد. پدر و مادرش او را با مسجد شهرک القدیم آشنا کردند. احسان یا ابو الفدا المقدسی ـ که دوست داشت به خاطر تبرک نام شهید محی الدین شریف او را به این نام بخوانند ـ از چشمه زلال اسلام سیراب گشت و پیش از آنکه کلاس دهم را به پایان برساند از جمله اولین جوانانی بود که در شهرک خود به جماعت اخوان المسلمین پیوست.
این شهید مقطع ابتدایی و راهنمایی خود را در دبیرستان کفر ثلث و مقطع دبیرستان را در رشته علوم و فنون مدرسه عزون گذراند. وی در دوران تحصیل بسیار کوشا و از دانش آموزان موفق مدرسه خود به حساب می آمد.
وی پس از کسب معدل 5/86 در رشته خود به دانشگاه ملی النجاح در شهر نابلس وارد و در دانشکده مهندسی این دانشگاه مشغول به تحصیل شد، دانشکده ای که دوستانش همچون حنبلی، عدوان، صلاح الدین مؤید، ثابت و ابوحجله در آن تحصیل می کردند.
در جمع اعضای انجمن اسلامی
طبیعی بود که احسان از همان روزهای اول ورود به این دانشگاه به عضویت انجمن اسلامی آن درآید و زیر نظر منذر مشاقی رئیس این انجمن در سال 1995 به فعالیت بپردازد. وی در زمینه خدمت به دانشجویان سربازی فداکار و ایثارگر به حساب می آمد. پس از آنکه برادران دینی او به تعهد، اخلاص و هوش سرشار او پی بردند او را برای عضویت شورای وحدت دانشجویی نامزد کردند. شورایی که اسیر مجاهد محمد صبحه در سال (1998ـ 1997) ریاست کمیته اجتماعی آن را برعهده داشت. در حین فعالیت در این انجمن و شورای دانشجویی مجالی یافت که با بهترین اعضای این انجمن از جمله همرزمان قسامی خود محمد حنبلی و شهید قسامی قیس عدوان آشنا شود. جای تعجب نداشت که در وصیتنامه خود خواسته بود در پوستر شهادتش عکس های شهید جنبلی و العدوان نیز چاپ گردد.
قال یا رب السجن احب الی
زندان تاوانی است که شریفان امت باید آن را بپردازند و ...نصیب مهندس احسان از این سهم قسامی بیش از هفت سال اسارت در پنج مرحله بود. با این وجود فرمانده قسامی احسان شواهنه اتاق بازجویی را به مرکز شکنجه روحی بازجویان تبدیل کرده بود و آنها را همان طوری که به این اتاق وارد می شدند، دست خالی باز می گرداند تا جایی که در یکی از مراحل بازجویی، بازجو به او التماس کرد که اعتراف کند!! اما احسان حتی یک کلمه به زبان نیاورد تا مبادا به مقاومت آسیبی برسد. شعار وی در این مراحل سخن حق تعالی به زبان مریم علیها السلام بود : من برای خداوند رحمان نذر کرده ام که روزه بگیرم و با احدی سخن نگویم
بر روی درهای یکی از بازداشتگاه هایی که شاهد دلاوری او بود، نوشت:اعتراف خیانت بزرگی است
این شهید برای اولین بار در سال 1995 زمانی که سال اول دانشگاه بود به خاطر فعالیت در انجمن اسلامی به دست هموطنان خود در تشکیلات خودگردان بازداشت و به زندان جنید منتقل شد. دشمن صهیونیستی پس از این بازداشت از فعالیت های وی آگاه گردید و او را در سال 1997 به همراه محمد صبحه رئیس سابق شورای دانشجویی بازداشت کرد. وی کمتر از یک ماه را در بازداشت گذراند و سپس آزاد شد. صهیونیست ها بار دیگر او را در تاریخ 9/9/1999 به اتهام عضویت در انجمن اسلامی و فعالیت در اتحادیه دانشجویی بازداشت کردند و نه ماه در زندان مجد زندانی کردند. این مجاهد قهرمان در این مرحله نیز در اواسط سال 2000 بدون اینکه اعتراف کند، آزاد شد. یکی از بازجوها پس از اینکه در گرفتن اعتراف از او عاجز شده بود به وی گفته بود:چه کسی به تو گفته است که ما از تو می خواهیم اعتراف کنی؟!! تو و قیس و حنبلی همه از یک میزان عقل برخوردار هستید، همه شما در نزد یک معلم درس خوانده اید. بعد از بازجویی یک یا دو ماه بازداشت می شوید و سپس آزاد می گردید پس از آن موشکی از آسمان بر سرت فرود می آید و ما از دست تو رهایی می یابیم.
با این وجود آزادی وی از زندان زیاد طول نکشید ودر سال 2001 بار دیگر دستگیر و به مدت نه ماه بازداشت شد. شهید احسان پس از آنکه فعالیت های نظامی خود را آغاز کرد و در این زمینه زبانزد شد به سبب ارتباط با محمد الحنبلی مهندس پنجم گردان های قسام دوباره برای دو ماه تحت بازجویی قرار گرفت، وی در راه دفاع از گردان های قسام انواع شکنجه ها را تحمل می کرد و در خلال این بازجویی به مرکز بازجویی سری صهیونیست ها منتقل گردید و در آن با انواع ابزار ممنوعه تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت اما احسان از این مرحله نیز سربلند بیرون آمد و بر احسان خود افزود.
دوستان هم سلولی شهید احسان شواهنه می گویند با وجودی که مسئولیت اداره بند و نماینده اسیران را در آن بر عهده داشت، اما از قاریان برجسته محسوب می شد و روزانه دوازده ساعت قرآن می خواند. به زبان عبری به ویژه زبان الایدش که از اصلی ترین زبان های عبری به شمار می رود و در بین یهودیان بسیار کم به آن تسلط دارند به خوبی صحبت می کرد. کسانی که در زندان با او بودند می گویند که در داخل زندان در زمینه عبادت به هیچ وجه سهل انگاری نمی کرد.
مهندس گردان های قسام
نمی توان گفت که مجاهد قسامی احسان شواهنه در چه تاریخی به گردان های قسام پیوسته است، اما همه کسانی که احسان را از نزدیک می شناختند بر این اتفاق نظر دارند که دوستی وی با شهید مهندس محمد حنبلی و فعالیت وی در انجمن اسلامی و نیاز گردان ها به تلاش ها و ابداعات شواهنه موجب شد که از طریق مهندس محمد حنبلی در روزهای اولیه انتفاضه الاقصی به جمع اعضای این گردان ها بپیوندد. نظامیان صهیونیست در یازدهمین ماه سال 2003 وی را به اتهام همکاری و ارتباط با مهندس محمد حنبلی بار دیگر بازداشت کردند و به مدت یازده ماه زندانی بود و پس از اینکه اتهامات وارده به وی ثابت نگردید، آزاد شد.
پس از حملات پیاپی صهیونیست ها به گردان های قسام در شمال کرانه باختری و شهادت فرمانده و دوست همرزمش مهندس محمد حنبلی در تاریخ 5/9/2003 احسان به جانشینی وی برگزیده شد تا دوباره به این گردان ها سر و سامان دهد. نظامیان صهیونیست از آن زمان به بعد وی را در لیست ترور خود قرار دادند. پس از آنکه یکی از افراد تیم شهید احسان شواهنه به نام طلال ابو عصبه به هنگام حمل دو کمربند انفجاری در مارس 2004 که برای انجام عملیات شهادت طلبانه دو منظوره می رفت، شناسایی شد، اشغالگران رد پای وی را در ابتکارات قسامی مشاهده کردند. نظامیان صهیونیست پس از یافتن یک کمربند انفجاری در خودرویی تجاری در روزهای اول ماه جاری در ایست بازرسی حواره که هفت کیلو وزن داشت و به دست احسان ساخته شده بود تا در سزمین های اشغالی توسط یکی از شهادت طلبان منفجر گردد وی را به مشارکت در چندین عملیات تیراندازی به سوی اشغالگران و انهدام یک دستگاه جیپ نظامی در مرکز شهر نابلس متهم کردند و فعالیت های خود را برای یافتن او افزایش دادند. آنها برای اینکه اثری از احسان را پیدا کنند و به آزمایشگاه او دست یابند، جاسوسان خود را بیشتر کردند تا آنکه رد پای او را در خیابان الارصاد در جبل الشمالی شهر نابلس یافتند و این شهید دلاور پس از درگیری طولانی در حالی که این چند بیت را تکرار می کرد به لقاء الله پیوست:
ای برادران من اندوهگین مباشید چرا که من شهید درد و رنجم، عمر ما محدود است و دیدار ما در بهشت خواهد بود. چقدر خوشحالم که به آرزویم رسیده ام و امروز دیگر غریب نیستم، با پروردگار خود و با محمد و اصحابش دیدار می کنم.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 4:5 عصر )

»» عمر الهیمونی


   









شهید قسامی عمر الهیمنی اگر مرگ یک بار رخ می دهد پس بهتر است که این مرگ باعزت باشد.. عمر الهیمونی مجاهد فلسطینی اشتیاق شدید خود را به شهادت این گونه بیان می کرد. وی یک بار به مادرش گفت که هیچ آرزویی جز شهادت و ادای حج عمره پیش از نیل به آن را ندارد. پیش از صرف غذا به اطرافیانش یادآور می شد که خداوند متعال بهشت را برای بندگانش آماده کرده است. هنگامی که اسم مرگ را در حضورش می آوردند از حاضران می خواست که رفتن به بهشت را با ادای کلمه طیبه، عمل صالح، جهاد در راه خدا، دفاع از خاک وطن و دفع ظلم و تجاوز از هموطنانشان نصب العین خود قرار دهند.
زندگی نامه شهید
مجاهد قسامی عمر هاشم عبد الفتاح الهیمونی در تاریخ 2/11/1983 در الخلیل به دنیا آمد. مقطع ابتدایی را در مدرسه وابسته به دانشگاه الخلیل گذراند سپس به مدرسه ملک خالد رفت و در آنجا به تحصیل خود ادامه داد. برای تحصیل در مقطع دبیرستان در مدرسه حسین بن طلال ثبت نام کرد، اما پیش از اتمام تحصیلاتش در این مقطع ترک تحصیل کرد و به کار بنایی پرداخت. وی هشت برادر و سه خواهر دارد که شهید سومین فرزند خانواده اش بود. ام باسل مادر شهید می گوید که عمر آرام و مهربان بود، کم سخن می گفت و به رفتن به مسجد پایبند بود که بچه های محل بر این امر گواهی دادند. از طرفداران روزنامه الرساله بود و هیچ از شماره های آن را نخوانده نمی گذاشت و آرشیو خاصی را به آن اختصاص داده بود.
مادر شهید می افزاید:هیچ روزی نمی گذشت که عمر در آن از شهادت سخن نگوید. چیزی که بیش از همه او را خوشحال کرد خبر عملیات شهادت طلبانه بئر السبع در پایان ماه اوت سال جاری بود که در آن 17 صهیونیست کشته و بیش از 100 نفر زخمی شده بودند. وی در حالی که فریاد می زد دو عملیات در بئر السبع انجام شده است به سرعت از منزل خارج شد. او بسیار خوشحال بود.
ام باسل می گوید که انتظار نداشت، عمر از مجاهدان قسام باشد، اما احساس کرده بود که به خاطر زهد در دنیا و تلاش بی شائبه برای کسب رضایت خدا شهید خواهد شد.
وی همچنین می گوید که شهید عمر سابقه دستگیری یا مجروحیت نداشت، اما با شنیدن خبر شهادت مجاهدان متأثر می شد. شهادت باسل القواسمی او را بسیار تحت تأثیر قرار داد زیرا او را خیلی دوست داشت. مادرش می گوید که او بسیار مهربان بود و هیچ چیزی را از دوستانش دریغ نمی کرد. بسیار روزه می گرفت و شب زنده داری می کرد و به امور دنیا اهمیت نمی داد.
ام باسل اضافه می کند:روزی از شهید خواستم تا منزلش را مانند برادرانش آماده کند، به او گفتم که به فکر آینده ات باش، اما او گفت که من این منزل را نمی خواهم و آن را به برادر کوچکم دادم. من مدتها پیش آینده ام را تأمین کرده ام.
مادر شهید می گوید که او بسیاری از اوقات از منزل خارج می شد. شهید باسل قواسمی و رائد مسک مجریان عملیات شهادت طلبانه قدس اشغالی را که 28 صهیونیست را به هلاکت رساندند و همچنین محمد مسک مجری عملیات خیابان موریا در حیفا و فادی الفاخوری که به شهرک صهیونیست نشین نوگهوت در جنوب الخلیل حمله کردند، خیلی دوست داشت.
آرزوی شهید
ام باسل می افزاید:عکس های شهدای مذکور را بر دیوار اتاقش چسبانده بود و برای تمامی شهدایی که در الخلیل به شهادت رسیده بودند، آرشیو ویژه ای تخصیص داده بود. امام شهید احمد یاسین و رهبر شهید عبد العزیز رنتیسی را بسیار دوست داشت.
صهیونیست ها برادرانش باسل، محمد و یحیی را بازداشت کردند. هنگامی که محمد از زندان آزاد شد به همراه برادرانش برای نماز به مسجد رفتند. در راه بازگشت تصادف کردند و همه کسانی که در خودرو بودند زخمی شدند، عمر نیز زخمی شد و به من گفت:خدا را شکر که من در این حادثه نمردم زیرا آرزو می کنم که در راه خداوند شهید شوم.
مادر شهید عمر ادامه داد:در حالی که آرزو داشت به حج عمره برود، شهید شد. تمایلی به داشتن خانه، ثروت و همسر نداشت و برای خود مالی را اندوخته نکرده بود. 150 دینار را در دستش دیدم و به من گفت که آن را برای ادای حج عمره فراهم کرده است، اما ناگهان غیبش زد. اشغالگران از ابتدی ماه رمضان وی را تحت تعقیب قرار دادند.
ام باسل می افزاید:عمر راهش را خودش انتخاب کرد و من به او افتخار می کنم . هنگامی که شنیدم به شهادت رسیده است گریه کردم، اما هنگامی که نور عجیبی را پس از شهادت در سیمایش دیدم احساس آرامش کردم و به همه گفتم که برای او گریه نکنند.
اشغالگران صهیونیست عمر الهیمونی را به دست داشتن در عملیات بئر السبع و عضویت در تیم عماد القواسمه مسئول این عملیات است که 17 صهیونیست در آن به هلاکت رسیدند. مادرش می گوید که عمر تحت تعقیب یا فراری نبود و در گذشته نیز بازداشت نشده بود و در زمان حیاتش نیز مجروح نشد،اما ویژگی بارز وی آرامش و حرص شدید وی به این بود که کسی نداند در خفایش چه می گذرد.

نحوه شهادت
گروهی از نظامیان صهیونیست در تاریخ 25/11/2004 منزل استاد نزار شحاده را در محله المسکوبیه در غرب الخلیل محاصره کردند و از افراد تیمی که در داخل آن کمین کرده بودند، خواستند تا خود را تسلیم کنند اما آنها با تیراندازی به سوی سربازان صهیونیست به آنها پاسخ دادند. اشغالگران منزل مذکور را ویران کردندکه بر اثر آن مراد القواسمی و عمر الهیمونی شهید شدند. صهیونیست ها سمیر شحاده برادر مالک منزل مذکور و ایاد ابو اشخیدم را که به شدت مجروح شده بود، بازداشت کردند. آنها همچنین حمزه تحسین شاور را که به هنگام درگیری در آنجا حضور داشت دستگیر کردند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 4:3 عصر )

»» کلیات تاریخچه فلسطین

این نوشتار صرفا به منظور آگاهی خوانندگان محترم از کلیات تاریخچه فلسطین از آغاز تا زمان حاضر تدوین شده است. خوانندگان که قصد مطالعه بیشتری در این زمینه را دارند می توانند به منابعی که در متن این مبحث آمده است مراجعه نمایند.

فلسطین سرزمینی عربی و اسلامی است، که در قدیم کنعان نام داشت، حدود 27024 کیلومتر مربع مساحت دارد که دریای مدیترانه در غرب، لبنان در شمال، سوریه و رود اردن در شرق و دریای سرخ و شبه جزیره سینا در جنوب و جنوب غربی آن قرار دارد. فلسطین سرزمینی حاصلخیز و دارای آب و هوای معتدل است. این منطقه محل ظهور پیامبران بزرگی چون عیسی (ع)، موسی (ع) ومحل عبور و زندگانی حضرت ابراهیم (ع) بوده است. این سرزمین از نظر موقعیت سوق الجیشی بسیار حساس و پراهمیت است و به مثابه پلی است که کشورهای عربی، اسلامی آسیا را به آفریقا متصل می کند.

این موقعیت ویژه جغرافیایی فلسطین را در طول تاریخ گذرگاه و نقطه تمرکز بسیاری از کشورها و تمدنهای پیاپی تبدیل کرده بود تا اینکه همراه با سایر سرزمینهای عربی، به کشوری با هویتی اسلامی و عربی تبدیل شد.

شهر بیت المقدس قدیم بر فراز یک تپه بنا گردیده و ازمکانهای مهم فلسطین است. کوه صهیون و کوه زیتون از شرق و غرب آن را احاطه کرده اند.

کنعانیان نخستین اقوامی بودند که از شبه جزیره عربستان به فلسطین آمدند و در این سرزمین سکونت گزیدند. آنان در فلسطین با آموریان و فلسطینیان در هم آمیختند و از سال 2500 ق.م فرمانروایی ایجاد کردند که 15 قرن ادامه داشت. تاریخ فلسطین با نام انبیا آغاز می شود. نام حضرت یعقوب، اسرائیل بود. بنی اسرائیل فرزندان یعقوب بودند و حدود سیزده قرن قبل از میلاد اقتدار داشتند. در هنگام حکومت فرعون بر مصر و پیش از ظهور موسی (ع) جمعیت اسرائیلیان زیاد شد. 430 سال پس از ورود یعقوب به مصر، حضرت موسی (ع) قوم بنی اسرائیل را از سرزمین مصر به مقصد سرزمین موعود، به حرکت درآورد. پیمودن این مسافت چهل سال طول کشید. حضرت موسی در این دوران طولانی از هدایت قوم فروگذار نکرد اما بنی اسرائیل بارها دست به طغیان و تجاوز زدند. پس از حضرت موسی (ع)، یوشع جانشین وی شد و بنی اسرائیل را از اردن عبور داد تا اینکه این قوم به شهرهای جدید رسیدند و دست به غارت و کشتار اهالی زدند. اما قوم فلسطین در مقابل آنان مقاومت کرد و سرانجام بنی اسرائیل را مغلوب ساخت. لیکن پس از جنگهای فراوان، مجدداً بنی اسرائیل قدرت گرفتند و بر شهرها مسلط شدند. در حدود 1000 ق.م حضرت داوود توانست اورشلیم را از دست فلسطینیان خارج کند و بیت المقدس یا خانه خدا را در آنجا بنا کند. این بنا توسط حضرت سلیمان تکمیل شد. سلیمان، چهل سال سلطنت کرد و آرامش را به قدس بازگرداند اما پس از او، دوباره ظلم و غارت بنی اسرائیل آغاز شد.

حدود 730 ق.م شالمانصر (شلمنصر) به اسرائیل تاخت و عده ای از آنان را اسیر کرد و به جای آنها بابلیان را اسکان داد. در سال 586 ق.م در زمان بخت النصر، کشور یهود مورد حمله آشوریان قرار گرفت که منجر به انحطاط و اسارت بنی اسرائیل شد. سرانجام کوروش پادشاه ایران، بابل را تسخیر کرد و یهودیان را آزاد ساخت و به فلسطین و اورشلیم بازگرداند. آسایش اورشلیم تا پایان سلطنت داریوش سوم ادامه داشت تا اینکه اسکندر مقدونی، در حدود 323 ق.م به ایران، مصر، سوریه، فنیقیه و فلسطین حمله کرد و ویرانی و قتل و غارت فراوانی به بار آورد. پس از اسکندر، جانشینان او بر فلسطین مسلط شدند. از سال 63ق.م دوره تسلط رومیان آغاز شد که پس از جنگهای فراوان، به ارمنستان و قسمتی از آسیا و آفریقا، سپس سوریه و فلسطین حمله بردند. دوازده هزار یهودی را کشتند و دیوارهای شهر را ویران ساختند.

در چنان شرایطی، ظهور مسیح امید و آرزوی یهودیان بود تا آنان را نجات بخشد. اما روحانیون یهود به او حسادت میورزیدند و می خواستند او را از میان بردارند و سرانجام به فتوای شورای یهود و جوسازی های آنان، حضرت عیسی (ع) توسط حکمران رومی سرزمین یهودا به اعدام محکوم شد.

در سال 70 م تیتوس فرزند امپراتور روم با هشتاد هزار سرباز، اورشلیم را محاصره کرد و پس از چند ماه مقاومت یهودیان، سرانجام رومیان فاتح شدند و قوم یهود دوباره آواره گشت. در زمان خسرو  پادشاه ساسانی ایران امپراطوری روم را شکست داده و با راهنمایی یهودیانی که با ایران همکاری می کردند اورشلیم‌ (فلسطین) را فتح کردند. اما پس از مرگ خسرو پرویز، این سرزمین دوباره به دست مسیحیان افتاد.

در زمان خلیفه اول مسلمین (ابوبکر)، سپاهی روانه سوریه و فلسطین شد که با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، عمر، سوریه و بیت المقدس به دست مسلمین افتاد و رومیان در آنجا شکست خوردند. اهالی شهر مقاومت زیادی کردند اما طولانی شدن محاصره و مشکل غذا آنان را مجبور به تسلیم کرد و قرارداد صلحی منعقد شد. و از آن سال یعنی 15م فلسطین در دست مسلمانان افتاد.

از سال 1095م، با تهاجم اروپائیان علیه مسلمانان جنگهای صلیبی آغاز شد که حدود دو قرن ادامه یافت. اگر چه این جنگ علتهای گوناگونی داشت اما مورخان یکی از علل آنرا، مساله فلسطین و شهر بیت المقدس و خراجگزار بودن مسیحیان این شهر به مسلمانان ذکر می کنند. صلیبیون پس از نبردی سخت و محاصره طولانی بیت المقدس، وارد شهر شده و دست به قتل عام زدند و همه چیز را به عنوان غنیمت، غارت کردند.

بدین سان مسیحیان 90 سال بر فلسطین حکومت کردند. در مراحل پایانی جنگ دوم صلیبی (1149-1147م) مطابق با 544-542 ه.ق صلاح الدین ایوبی صلیبیون را تار و مار کرد و بیت المقدس را باز پس گرفت و آنها را از سوریه و مصر و سایر مناطق بیرون راند.

پس از هفتمین جنگ صلیبی و مرگ آخرین پادشاه سلسله ایوبی، ممالیک حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته و بیت المقدس را نیز در اختیار داشتند و با سپاه مغول جنگیدند و آنها را شکست دادند و بازماندگان صلیبی ها را در عکا نابود ساختند. از سوی دیگر سلسله عثمانی با جنگهای طولانی و  فتوحات عثمانیان غازی در نبرد با مغولان و یونانیان، پایه گذاری شد. در زمان سلطان محمد فاتح در سال 1453م. شهر قسطنطنیه که مهمترین مرکز اقتدار صلیبیون و پایتخت روم شرقی بود فتح شد و به مدت 500 سال به پایتخت امپراطوری عثمانی تبدیل گردید.

اواخر قرن نوزدهم شورشهایی در فلسطین به وجود آمد. انگلستان در این سالها مدافع عثمانی بود، ناگهان تغییر روش داد و در برابر عثمانی قرار گرفت و از شورشیان حمایت کرد. از جمله « حسین، امیر مکه» را که نماینده عثمانی در حجاز و مردی جاه طلب بود تحریک کرد و با حمایت انگلیس از عثمانی جدا شود. در چنین شرایطی عده ای از یهودیان، اندیشه ملت واحد یهود را مطرح کردند و برای تشکیل کشوری مستقل دست به اقداماتی زدند که کار آنها مورد تشویق و حمایت دولت انگلیس قرار گرفت. این عده با گرفتن کمکهای مالی از یهودیان ثروتمند، برای پیشبرد مقاصد خود حزبی تشکیل دادند و نام صهیون را بر خود نهادند.

در سال 1916 قرارداد « سایکس ـ پیکو» میان روسیه، فرانسه و انگلیس به امضا رسید تا به موجب آن سرزمینهای تجزیه شده از عثمانی را میان خویش تقسیم کنند. اما انگلیس که چندی بعد آن پیمان را مغایر با سلطه خود بر کانال سوئز دید در سال 1917 با استفاده از ضعف روسیه و انقلابی که در آن کشور به وقوع پیوست، از پیمان سرباز زد و فلسطین را تحت قیمومیت خویش در‌آورد.

صهیونیستها در اوایل قرن بیستم با استفاده از سلطه انگلیس بر فلسطین، راه حل تشکیل یک کشور یهودی را در برابر ضدیت با یهودیان جهان و آزار آنان مطرح کردند. انگلستان در این زمان برای تداوم سلطه خود به پایگاهی در این منطقه نیاز داشت. در جریان جنگ جهانی اول صهیونیستها از انگلیس و امریکا خواستند در صورتی که دولت عثمانی متحد آلمان، شکست بخورد، پس از خاتمه جنگ فلسطین تبدیل به مملکت یهود گردد. کوشش صهیونیستها نتیجه بخشید و توانستند نظر « لرد بالفور» وزیر خارجه انگلیس را جلب کنند. سرانجام در آوریل 1920 متفقین و جامعه ملل، قیمومیت فلسطین را رسماً به دولت انگلستان واگذار کردند و آن را موظف کردند، با تاسیس کانون ملی یهود، برای اجرای اعلامیه بالفور کمک کند.

با واگذاری حکومت از سوی انگلیس به یک یهودی، مهاجرت و انتقال یهودیان به فلسطین شروع شد. این امر موجب شورش و مخالفت اعراب گردید. در این هنگام سایر اعراب که دچار تفرقه بودند جز در شعار کمک دیگری به فلسطینیها نمی کردند. اعراب فلسطینی و مسیحیان اختلافات خویش را کنار گذاشتند  و در برابر یهودیان صهیونیست متحد شدند. در تابستان 1929 نخستین برخورد خونین میان فلسطینیها و صهیونیستهای مهاجر درگرفت. در این درگیری صهیونیستها و سربازان انگلیسی با آتش گشودن بر روی فلسطینی ها حدود 351 تن را شهید و عده ای را مجروح و دستگیر کردند. در اواخر دهه 1920 تا 1936 قیام مسلحانه شیخ عزالدین قسام به وقوع پیوست اما وی یارانش به شهادت رسیدند. در سال 1937 عبدالقادر حسینی رهبری مبارزات را در دست گرفت اما او نیز پس از نبردهای زیادی علیه سلطه گران انگلیسی صهیونیستها همراه با یارانش به شهادت رسید. در سال 1944 حسن سلامه فرماندهی جنگ با نیروهای مشترک صهیونیستی، انگلیسی را برعهده گرفت ولی او نیز به شهادت رسید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 4:2 عصر )

»» مردم غزه

رژیم صهیونیستی از ورود خبرنگاران خارجی به نوار غزه جلوگیری کرد در عین حال به هزاران نفر فلسطینی تابع کشورهای خارجی اجازه خروج داد. در آخرین حملات اسرائیل یک مسجد مورد هدف قرار گرفت و مقامات اسرائیلی مدعی شدند این مکان محل نگهداری سلاح حماس بوده است.

به گزارش سرویس بین‌الملل آفتاب، حملات هوایی اسرائیل همچنان در غزه ادامه دارد در این میان «خالد مشعل» یکی از رهبران حماس هشدار داد در صورت حمله زمینی رژیم صهیونیستی به غزه اسرائیل سرنوشت تاریکی خواهد داشت. مشعل در پیامی تلویزیونی اعلام کرد ورود تانکها به غزه یک اشتباه احمقانه خواهدبود.

در این میان «جورج‌بوش» رئیس‌جمهور آمریکا جنبش حماس را مسئول خشونتهای اخیر دانسته و حملات موشکی به جنوب اسرائیل را عملی تروریستی خواند. وی در ادامه افزود: «بدون توقف فعالیت گروههای فلسطینی هیچ قراداد صلحی قابل قبول نیست». 

در عین حال سازمان ملل نسبت به فاجعه بشری در غزه هشدار داد. «بان‌کی‌مون» دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار توقف حملات اسرائیل شد.
 
معاون دبیرکل سازمان ملل نیز اظهار داشت با وجود کمبود مواد غذایی و دارویی، مردم غزه با یک فاجعه انسانی روبرو هستند.طبق آمار اعلام شده توسط مقامات فلسطینی تاکنون 420 نفر کشته‌ و 2 هزار نفر زخمی شدند قابل ذکر است این

کشتار مردم غزه مصداق نقض حقوق بشر و تلاشی برای جلوگیری از تحقق و خواست مردم فلسطین است.
کشتار غیر انسانی مردم غزه و حملات مکرر به نوار غزه در حالی ادامه دارد که تداوم این حملات ضمن اینکه مصداق علنی نقض حقوق بشر است ، تلاشی برای جلوگیری از تحقق خواست و اراده مردم مبارز فلسطین بوده و از نظر وجدان های بیدار بشری محکوم و غیر قابل قبول است .امروز جهان خواهان روند صلح عادلانه در خاورمیانه است و به کارگیری زور و کشتار غیر نظامیان بر خلاف تلاش ها برای برقراری چنین صلحی است. مخالفت با اشغالگری وحق انتخاب دولتی منتخب از حقوق اولیه تمامی مردم جهان و از جمله مردم فلسطین و غزه است و نمی توان به خاطر انتخابی که مردم غزه داشته اند،آنها را با بمباران و کشتار غیر نظامیان بی دفاع مجازات کرد.
جبهه مشارکت ایران اسلامی ضمن ابراز همدردی با مردم فلسطین و ساکنان مقاوم غزه و محکوم کردن حملات تجاوز گرانه اسرائیل و گسترش این فاجعه انسانی ، سازمان های مسوول بین المللی و در راس آنان سازمان ملل متحد ،اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای اسلامی و عربی را به اتخاذ تدابیر فوری و عملی برای توقف کشتار مردم غزه فرامی خواند و معتقد است که مردم فلسطین این حق را همانند سایر مردم جهان دارند که در امنیت و آرامش و بدون نقض ابتدائی ترین ترین حقوق خویش ، مسیر آینده خود را بر اساس آزادی و حق حاکمیت ملی تعیین نمایند .مردم مظلوم فلسطین امروز بیش از هر اقدام دیگری نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند. بدیهی است در چنین شرایطی تلاش برای محکومیت روز افزون جهانی اسرائیل به منظور اعاده حقوق فلسطینیان باید در راس هر اقدام دیگری قرار گیرد .لذا این حقوق نبایدبه مستمسکی برای رادیکال نمودن فضای داخلی کشورمان تبدیل شود .جبهه مشارکت ایران اسلامی ضمن تقبیح شمردن بیانات غیر مسئولانه برخی از مسئولان کشور که از یک طرف بر وخامت اوضاع در فلسطین می افزاید واز طرف دیگر منافع ملی کشورمان را در بلند مدت با خطر مواجه می سازد هشدار می دهد .

 

 

 

 

 

آمار هر لحظه رو به افزایش است.

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( سه شنبه 87/11/1 :: ساعت 3:58 عصر )

»» هفتاد و دو گل صحرای کربلا

هفتاد و دو گل صحرای کربلا

نوحه، محرم، امام حسین

این شعر از کتاب"یک ماه خون گرفته،‌هفتاد و دو ستاره" سروده شاعر توانای آستان اهل بیت، جناب آقای غلامرضا سازگار است که به همت جناب آقای حسین فتحی تهیه و تنظیم گردیده است.

 

هفتاد و دو گل صحرای کربلا

 

مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست                                 بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست

ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا                                  به هر ورق که زدم تیغ آیه ها پیداست

بنی اسد متحیر اِستاده اند همه                                       سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست

نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم                               نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست

زکوفه اشک فشان یک سوار می آید                                 به نینوای وجودش نوای یا ابتاست

گشوده لب که الا ای موالیان حسین                                 مرا شناخت بر این لاله های باغ خداست

کنار هم بدن قطعه قطعه ی انصار                                    حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست

کنار علقمه افتاده پیکری بی دست                                   که چشم تشنه لبان از خجالتش دریاست

به اشک دیده بشویید زخم هایش را                                  که حافظ حرم و میر لشکر و سقاست

به قلب معرکه خون می دمد زگودالی                                که در میانه ی آن جسم یوسف زهراست

به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ                        برهنه پیکر صد چاک سید الشهداست

میان این شهدا گشته قطعه قطعه تنی                            که یاس سرخ حسین است و لاله ی لیلاست



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین 5 ( یکشنبه 87/10/22 :: ساعت 6:6 عصر )

   1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

احسان شواهنه
عمر الهیمونی
کلیات تاریخچه فلسطین
مردم غزه
هفتاد و دو گل صحرای کربلا
مهدی
گریه بر حسین علیه السلام
دانلود چند کتاب مفید مذهبی
حضرت فاطمه
روز عاشورا
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب
کر بلا
زندگینامه دکتر محمود احمدی نژاد
بهشت خدا کجاست...؟؟؟
فاطمه، بهشت پیامبر
[همه عناوین(34)]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 5
>> مجموع بازدیدها: 24619
» درباره من

آیین جوانمردان

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آیین جوانمردان
exchange55
صدفی برای مروارید
آیین جوانمردان
آیین دانایان
آیین جوانمردان
آیین جوانمردان
آیین جوانمردان
ایین جوانمردان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب